یکی از مهره‌های مهم و کلیدی دوران پهلوی دوم اسدالله علم بود. پدرش محمد ابراهیم خان علم از امیر قائنات و سیستان در زمان رضاخان عهده‌دار مسئولیتهای مختلف بود و بعد از آن پسرش به دربار محمدرضاشاه راه یافت. علم از 28 تیر 1341 به نخست وزیری انتخاب شد و تا 17 اسفند 1342 در همین سمت بود. او در 19 آبان 1345 وزیر دربار شد. بسیاری از خاطرات خودنوشته علم در روزهای زندگی در دربار پهلوی سند محکمی برای افرادی است که دوران سلطنت محمدرضا را تطهیر از خطا می‌دانند.

تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی

مهمترین رویداد دوره نخست وزیری علم تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی بود. این لایحه به دلیل آنکه ماهیت ضداسلامی داشت مورد اعتراض شدید روحانیون به ویژه امام خمینی‌(ره‌) قرار گرفت و اوجگیری مخالفت‌های مردمی سبب شد تا علم از اصرار بر تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی عقب نشینی کرده و لغو آن را در آذر 1341 اعلام نماید(1)

به موجب این لایحه، شرط اسلام و سوگند به قرآن از شرایط انتخاب شوندگان حذف شده و در مراسم سوگند به امانت و صداقت به جای قرآن، لفظ "کتاب آسمانی" آورده شده‌ بود و به زنان نیز حق رأی داده می‌‏‌شد.

برخی مدعی شده‌اند که مبارزه روحانیت با این لایحه به‌دلیل حق رای دادن به زنان بود، در حالی که نگاهی به سخنرانی‌ها و مواضع امام خمینی و سایر شخصیت مبارز آن زمان نشان می‌دهد مسائل مهم‌تری دلایل مبارزه با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی بود نه حق رای دادن به زنان و در شرایطی که بعد از سال 32، ساواک هرگونه فعالیت سیاسی را پیگیری و سرکوب می‌‌کرد و حتی مردها نیز آزادی در رای نداشتند و  از سال 32 تا 57، تمامی منتخبان مجالس شورای ملی و سنا به خواست و اراده شاه انتخاب می‌شدند و تنها یک‌بار در انتخابات مجلس بیستم، اللهیار صالح از اعضای جبهه ملی توانست در حوزه انتخابیه کاشان رأی بیاورد که آن مجلس نیز بعد از یک سال در سال 40 منحل شد! حق رای دادن به زنان  یک نوع ژست آزادی بود لذا مخالفت‌ها با این لایحه از جمله بند حق رای به زنان برای این بود تا جلوی اقدامات بعدی رژیم از جمله فرستادن زنان به خدمت سربازی را بگیرند.

تکیه مخالفت امام و سایر روحانیون با این لایحه بیش از بحث حضور زنان در انتخابات، خطر نفوذ وابستگانِ به آمریکا و اسرائیل در مناصب حکومتی بود چراکه با برداشتن قید اسلام از بین انتخاب شوندگان، ممکن بود وابستگان به فرقه ضاله بهاییت وارد مناصب حکومتی شوند. همچنین حیف و میل بیت‌المال، نابودی زراعت ایران و همراهی دربار با بهایی‌ها از دلایل دیگر مخالفت‌شان بود.

امام خمینی 29 اسفندماه سال 41 و حدود 4 ماه بعد از پیروزی بر دولت علم در تصویب نشدن لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، در سخنرانی در جمع طلاب و مردم قم، رسماً اعلام می‌کند که مسئله رای دادن زنان موضوع اصلی آنها نبوده است بلکه مسئله اصلی جلوگیری از نفوذ بهایی‌ها در ساختار حکومت بود: "ای مسلمانان عالم! بدانید در جریان تصویب‌نامۀ انجمن‌های ایالتی و ولایتی علت مخالفت علمای اسلام قضیۀ شرکت زنان در انتخابات نبود، این قضیه ناچیزتر از آن بود که آن قیام عمومی را به همراه داشته باشد. مسئله این بود که علما و روحانیون دیدند که دستگاه جبار می‌خواهد با کیْد شیطانی اسلام را قلب کند و اوضاع را به عقب برگرداند.(2)
 

همکاری با جاسوسان

علم قبل از احراز مقام وزارت نقش بسیار فعالی در سیاست ایران داشت. وی با همکاری شاپور ریپورتر و برادران رشیدیان – عوامل MI6 انگلستان – شبکه جاسوسی "بدامن" را تأسیس کرده بود که در آماده کردن زمینه کودتای 28 مرداد نقش مهمی ایفا کرد. کرمیت روزولت – عامل آمریکایی کودتا – در خاطراتش بنام "کودتا در کودتا" در موارد متعدد از اسدالله علم با نام مستعار "نرن"‌یاد کرده است. (3)
 

بی‌توجهی به مقدسات دینی

وی در جایی به مناسبت مصادف شدن ایام عزاداری محرم با نوروز، که مراسم سلام نیز در همان ایام انجام می‌شد، با بی‌پروایی تمام مسائل مذهبی و اعتقادی شیعه را به باد سخره گرفت و آن را عوامانه خواند:

سر شام بودم علیا حضرت ملکه پهلوی پیشنهاد کردند چون نوروز مصادف با چهارده محرم (بقول عوام چهارم امام) است، خوب است سلام نباشد. بحث مضحکی بود ولی داشت جدی می‌شد و سر می‌گرفت. من که اغلب کمتر حرف می‌زنم با لحن بسیار جدی عرض کردم: این فرمایشات چیست؟ اگر نوروز مصادف با عاشورا هم بود باید سلام منعقد می‌شد. این سنت ملی را که با مسائل عرضی نمی‌شود پوشاند. شاهنشاه از عرض من خوششان آمد و مطلب تمام شد و موضوع هم عوض شد. (4)
 

راهکار علم برای مخارج جشنهای 2500 ساله

اسدالله علم وزیر دربار و رئیس شورای برگزاری جشن‌های 2500 ساله در 30 آذر 1348 در پاسخ جواد بوشهری که از وی خواسته بود برای هرچه باشکوه‌تر برگزار شدن این جشن‌ها اعتبارات لازم را تأمین و در اختیار دستگاه‌های مختلف دولتی نظیر وزارتخانه‌ها، دوایر دولتی، نیروهای انتظامی و... قرار دهد اظهار داشت: «خواهشمندم به‌طورکلی به سازمان‌ها و سایر وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی بخشنامه فرمایند که این یک جشن ملی می‌باشد و وظیفه هر فردی ایجاب می‌کند که هرچه می‌توانند به برگزاری جشن‌های2500 شاهنشاهی ایران کمک کنند، نه آنکه منتظر باشند که جنابعالی برای هر سازمانی که وظیفه‌دار اجرای برنامه‌ها می‌باشد تأمین بودجه بفرمائید. بلکه تمام سازمانهای دولتی و غیردولتی که به هر عنوان طبق برنامه تنظیمی وظایفی در برگزاری جشن برعهده دارند باید بودجه آن را از حالا از محل صرفه‌جویی‌های سازمان خودشان یا به هر طریقی دیگر که تعهد اضافی برای دولت فراهم نکند تأمین نمایند... خواهشمندم به کلیه سازمان‌های دولتی که طبق برنامه تنظیمی در جشن شاهنشاهی هرکدام وظایفی دارند مدلول این نامه را اطلاع فرمایند تا هم تکلیف آن‌ها برای یک مرتبه روشن و هم از مکاتبات مکرر جلوگیری شود. (5)
 

عیاشی‌های شاه و علم

محمدرضاشاه پس از جدایی از همسر اولش فوزیه، برای مدتی دوران تجرد را می‌گذراند. وسایل تفریح و سرگرمی او را در این دوران بیشتر خواهرش اشرف فراهم می‌کرد و علم به این نقطه‌ضعف شاه پی برده بود و با کشف و معرفی دوستان تازه‌ای به شاه، دوستی و نزدیکی بیشتری با او پیدا کرد و به‌تدریج محرم اسرار زندگی خصوصی شاه گردید. دراین‌ ارتباط علی شهبازی، یکی از نیروهای پاسپان شاهنشاهی و سرتیم محافظ شاه، در کتاب خاطرات خود معتقد است: «از وقتی علم وزیر دربار شد، در وزارت دربار تشکیلاتی ویژه برای سرگرمی شاه درست کرده بود. این تشکیلات یک بودجه سرسام‌آور داشت. کار اعضای این تشکیلات این بود که خانم‌های شوهردار و دختران بخت‌برگشته و یا همسران و دختران کسانی که می‌خواستند مقامی بگیرند، برای شاه بیاورند».

 علی شهبازی، محافظ شاه، در جای دیگری از کتاب خاطرات خود می‌نویسد: «علم برای عیاشی در خارج از کشور نیز تشکیلاتی درست کرده بود و عده‌ای مأموریت داشتند که در خارج از کشور هنگام مسافرت برای او قبلا همه‌چیز را آماده کنند»؛ مثلا ملکه مادر در خاطرات خود می‌نویسد: «خدا لعنت کند اسدالله علم را که بساط شیطنت برای محمدرضا درست می‌کرد و باعث تحلیل رفتن قوه پسرم می‌شد». فریده دیبا، مادرزن محمدرضاشاه، خیلی مؤدبانه در کتاب خاطرات خود نقل کرده است: «علم از مشاوران جنسی محمدرضا بود». فردوست، دوست نزدیک شاه، هم تأیید کرده است که «علم محرم محمدرضا بود و سال‌ها به‌عنوان وزیر دربار، کنترل کامل دربار محمدرضا را به‌دست داشت. هرگاه محمدرضا می‌خواست، علم برای او از خارج و یا داخل زن پیدا می‌کرد و با هزینه‌های گزاف ترتیب مجالس همخوابگی محمدرضا را می‌داد.(6)

در دهة 1330 در مجامع عمومی و خصوصی از وی به عنوان فردی عیاش و بی‌بند و بار یاد می‌شد. در یکی از گزارشات ساواک که در 10 دی 1336 تنظیم شده است درباره این جنبه از زندگی اسدالله علم چنین می‌خوانیم: «...اوقات بیکاری را به عیاشی می‌گذراند و به زن خیلی علاقمند است و غالب شبها مجالس عیش و نوش با زن‌ها دارد. نقطه حساس و ضعف او زن است»(7)

منابع

1- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
2- خبرگزاری تسنیم
3- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
4- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
5- مرکز اسناد انقلاب اسلامی
6- موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
7- سایت خبری نامه نیوز